بریدهای از کتاب مجموعه اشعار نصرت رحمانی اثر نصرت رحمانی
1402/11/25
صفحۀ 27
فسانه بود سعادت، چو قصهی سیمرغ به هر دیار که رفتم از او نشانه نبود. به پشت هر در بسته، سخن ز من میرفت ولی چو در بگشودم، کسی به خانه نبود!
فسانه بود سعادت، چو قصهی سیمرغ به هر دیار که رفتم از او نشانه نبود. به پشت هر در بسته، سخن ز من میرفت ولی چو در بگشودم، کسی به خانه نبود!
(0/1000)
مَهدی ایمنی
1402/12/1
2