بریده‌ای از کتاب نگاهی به تاریخ جهان اثر جواهرلعل نهرو

سلام. فکر نمیکنم خیلی قضاوت منصفانه‌ای باشه و دلایلم رو عرض می‌کنم. اولن بسیاری از گزارش‌های نویسنده، متکی به شواهد دست اوّل تاریخی یا گزارش‌های دست اوّل تاریخی هستند. منظورم از شواهد دست اوّل منظورم بقایای تاریخی دوره‌های گذشته یا مشاهدات زندهٔ دوران استعمار هند و منظورم از گزارش‌های دست اوّل، مطالعهٔ یادداشت‌ها و گزارش‌های خود افراد تصمیم گیرندهٔ در طول تاریخ هست. ثانیاً با توضیحی که دادم مشخص میشه منابع شون خیلی هم محدود نبوده، به ویژه که مدام براشون کتاب هم میاوردند و خودشون این جا و اون جا توی کتاب این رو ذکر می کنند. ثالثاً هدف نویسنده ارائه یه طرح کلی از تاریخ بوده و لذاست که مجموعاً سه جلد شده و برای پایبند بودن به هدف، خیلی وارد جزئیات نمیشن و نسبت به کلیات هم با تکیه به شواهدی که نامبردم حرف می زنند. به نظر بنده که تا به حال دو جلدشو خوندم و رفرنس‌هاشو پیگیری کردم، این کتاب نسبت به هدفی که داره بسیار بسیار کتاب موفقی هست و بدون تردید، اگر کسی بخواد مطالعهٔ تاریخ جهان داشته باشه، اولین کتابی که پیشنهاد میکنم همین کتاب هست. در ضمن بابت کتاب هایی که معرفی کردید ممنونم.