بریدهای از کتاب من او را دوست داشتم اثر آنا گاوالدا
7 روز پیش
صفحۀ 76
شهامت از آن آنان است که خودشان را یک روز صبح در آینه نگاه میکنند و روشن و صریح این عبارت را به خودشان میگویند ، فقط به خودشان:«آیا من حق اشتباه کردن دارم؟» فقط همین چند واژه. شهامت نگاه کردن به زندگی خود از روبهرو و هیچ هماهنگی و سازگاریای در آن ندیدن. شهامت همه چیز را شکستن، همه چیز را زیر و رو کردن… به خاطر خودخواهی؟ خودخواهی محض؟ البته که نه، نه به خاطر خودخواهی… پس چه؟ غریزهی بقا؟ میل به زنده ماندن؟ روشن بینی؟ ترس از مرگ؟ شهامت با خود رو به رو شدن. دست کم یک بار در زندگی. روبهرو با خود. تنها خود. همین. «حق اشتباه». ترکیب کوچکی از واژهها، بخش کوچکی از یک جمله. اما چه کسی این حق را به تو میدهد؟ چه کسی جز خودت؟
شهامت از آن آنان است که خودشان را یک روز صبح در آینه نگاه میکنند و روشن و صریح این عبارت را به خودشان میگویند ، فقط به خودشان:«آیا من حق اشتباه کردن دارم؟» فقط همین چند واژه. شهامت نگاه کردن به زندگی خود از روبهرو و هیچ هماهنگی و سازگاریای در آن ندیدن. شهامت همه چیز را شکستن، همه چیز را زیر و رو کردن… به خاطر خودخواهی؟ خودخواهی محض؟ البته که نه، نه به خاطر خودخواهی… پس چه؟ غریزهی بقا؟ میل به زنده ماندن؟ روشن بینی؟ ترس از مرگ؟ شهامت با خود رو به رو شدن. دست کم یک بار در زندگی. روبهرو با خود. تنها خود. همین. «حق اشتباه». ترکیب کوچکی از واژهها، بخش کوچکی از یک جمله. اما چه کسی این حق را به تو میدهد؟ چه کسی جز خودت؟
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.