بریدهای از کتاب دختر آگاممنون اثر اسماعیل کاداره
1404/5/7
صفحۀ 96
ته هر گودالی ، گودال دیگری زیر پایمان دهان میگشود و همه با خود میگفتیم: آه، نه!نه دیگر ! آخر باید حدی داشته باشد، اوضاع همین حالا ام زیادی آدم را از زندگی بیزار میکند. اما فردای آن روز آنچه بیزار کننده و چندش آور بود ، دیگر برای همه عادی میشد. بدتر از این ، بعضی اذهان مردد در صدد توجیه آن بر میآمدند.
ته هر گودالی ، گودال دیگری زیر پایمان دهان میگشود و همه با خود میگفتیم: آه، نه!نه دیگر ! آخر باید حدی داشته باشد، اوضاع همین حالا ام زیادی آدم را از زندگی بیزار میکند. اما فردای آن روز آنچه بیزار کننده و چندش آور بود ، دیگر برای همه عادی میشد. بدتر از این ، بعضی اذهان مردد در صدد توجیه آن بر میآمدند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.