بریده‌ای از کتاب کجا می ریم بابا؟ اثر ژان-لویی فورنیه

mobina

mobina

1403/10/9

بریدۀ کتاب

صفحۀ 28

زنم قطعاً نگران است. برای اینکه مرا دلواپس و نگران نکند، لب از لب نمی گشاید، دل و جرات حرف زدن ندارد. من اما دل و جراتش را دارم. من توان این را ندارم که نگرانی ام را تک و تنهایی به دوش بکشم، باید که با کسی تقسیمش کنم. دست خودم نیست.

زنم قطعاً نگران است. برای اینکه مرا دلواپس و نگران نکند، لب از لب نمی گشاید، دل و جرات حرف زدن ندارد. من اما دل و جراتش را دارم. من توان این را ندارم که نگرانی ام را تک و تنهایی به دوش بکشم، باید که با کسی تقسیمش کنم. دست خودم نیست.

4

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.