بریده‌ای از کتاب امام من اثر نرجس شکوریان فرد

بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

امام سرش را به سنگینی چرخاند و نگاهی به چهار نفری کرد که از دیدن حال ایشان دگرگون بودند. اشکش با آهی دردناک بیشتر شد و از سختی ها و مصیبت های آخرالزمان! از ولادت و طول عمر و غیبت طولانی قائم غائب گفتند. از گرفتاری مومنان در زمان غیبت امامشان، از شک و تردید ها، از برگشتن خیلی ها از دین، از بی ولایت شدن... * کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۲۵۳.

امام سرش را به سنگینی چرخاند و نگاهی به چهار نفری کرد که از دیدن حال ایشان دگرگون بودند. اشکش با آهی دردناک بیشتر شد و از سختی ها و مصیبت های آخرالزمان! از ولادت و طول عمر و غیبت طولانی قائم غائب گفتند. از گرفتاری مومنان در زمان غیبت امامشان، از شک و تردید ها، از برگشتن خیلی ها از دین، از بی ولایت شدن... * کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۲۵۳.

10

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.