بریده‌ای از کتاب اعمال انسانی اثر هان کانگ

Satoru

Satoru

1403/8/20

بریدۀ کتاب

صفحۀ 49

کاش می توانستم چشم هایم را ببندم کاش میتوانستم از دیدن جسدهایمان فرار کنم، آن گوشت گندیده ای که اکنون به یک توده ی واحد تبدیل شده بود، مانند لاشه ی پوسیده ی یک هیولای چند پا. کاش میتوانستم بخوابم خوابی درست و حسابی، نه این حالت گیجی خواب و بیداری کاش میتوانستم سراسیمه در ضمیر خودآگاه تاریکم فرو بروم کاش میتوانستم در رویاهایم پنهان شوم یا شاید در خاطره هایم.

کاش می توانستم چشم هایم را ببندم کاش میتوانستم از دیدن جسدهایمان فرار کنم، آن گوشت گندیده ای که اکنون به یک توده ی واحد تبدیل شده بود، مانند لاشه ی پوسیده ی یک هیولای چند پا. کاش میتوانستم بخوابم خوابی درست و حسابی، نه این حالت گیجی خواب و بیداری کاش میتوانستم سراسیمه در ضمیر خودآگاه تاریکم فرو بروم کاش میتوانستم در رویاهایم پنهان شوم یا شاید در خاطره هایم.

9

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.