بریده‌ای از کتاب قصه های کلیله و دمنه اثر داود لطف الله

بریدۀ کتاب

صفحۀ 350

ایراندخت به هر دو نگاه کرد. هم تاج و هم لباس زیبا بودند و انتخاب یکی از آن ها کار دشوار و سختی بود. چشمش به وزیر افتاد و وزیر به لباس اشاره کرد. شاه متوجه اشاره بین آن دو شد. ایراندخت که دست دراز کرده بود تا جامه را بردارد، وقتی دید شاه متوجه اشاره ی وزیر شده است، تاج را بر داشت تا شاه به آنها بدگمان نشود.

ایراندخت به هر دو نگاه کرد. هم تاج و هم لباس زیبا بودند و انتخاب یکی از آن ها کار دشوار و سختی بود. چشمش به وزیر افتاد و وزیر به لباس اشاره کرد. شاه متوجه اشاره بین آن دو شد. ایراندخت که دست دراز کرده بود تا جامه را بردارد، وقتی دید شاه متوجه اشاره ی وزیر شده است، تاج را بر داشت تا شاه به آنها بدگمان نشود.

7

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.