بریدۀ کتاب

_therozali_

_therozali_

1403/9/12

روزهای بی آینه: خاطرات منیژه لشکری، همسر آزاده خلبان، حسین لشکری
بریدۀ کتاب

صفحۀ 157

وقتی آقای مارک نماینده صلیب سرخ عکس تو و علی رو دید گفت: این پسر توئه گفتم: بله اون در کلاس سوم تجربی تحصیل میکنه گفت: جوون برازنده ایه مثل خودت قدبلنده مارک دست گذاشت روی تو و گفت: و این همسرته گفتم: بله گفت اون هنوز منتظر بازگشت توئه با افتخار گفتم: بله خیلی تعجب کرد. گفت: زن جوان و زیبایی مثل اون چطور تونسته هیجده سال در بی خبری مطلق منتظر بمونه این باور کردنی نیست زنها و مردهای ایرانی مثال زدنی اند.

وقتی آقای مارک نماینده صلیب سرخ عکس تو و علی رو دید گفت: این پسر توئه گفتم: بله اون در کلاس سوم تجربی تحصیل میکنه گفت: جوون برازنده ایه مثل خودت قدبلنده مارک دست گذاشت روی تو و گفت: و این همسرته گفتم: بله گفت اون هنوز منتظر بازگشت توئه با افتخار گفتم: بله خیلی تعجب کرد. گفت: زن جوان و زیبایی مثل اون چطور تونسته هیجده سال در بی خبری مطلق منتظر بمونه این باور کردنی نیست زنها و مردهای ایرانی مثال زدنی اند.

7

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.