بریده‌ای از کتاب داستان هفت نفری که به دار آویخته شدند اثر لئونید نیکلایویچ آندری یف

علی

علی

1403/12/14

بریدۀ کتاب

صفحۀ 52

شادی احمقانه‌ی این محکوم به مرگ، توهینی به زندان و به خود اعدام محسوب می‌شد و برای همه بسیار عجیب بود. ناگهان در یک لحظه، در کوتاه‌ترین لحظه‌ی ممکن، به نظر نگهبان پیر، که همه عمرش را در زندان سپری کرده و قوانین آنجا را مثل خود قوانین طبیعت پذیرفته بود، چنین رسید که زندان و کل زندگی به دلایلی شبیه تیمارستان است و اینکه خود او هم به عنوان نگهبانِ آنجا مهم‌ترین دیوانه‌ی تیمارستان به حساب می‌آید.

شادی احمقانه‌ی این محکوم به مرگ، توهینی به زندان و به خود اعدام محسوب می‌شد و برای همه بسیار عجیب بود. ناگهان در یک لحظه، در کوتاه‌ترین لحظه‌ی ممکن، به نظر نگهبان پیر، که همه عمرش را در زندان سپری کرده و قوانین آنجا را مثل خود قوانین طبیعت پذیرفته بود، چنین رسید که زندان و کل زندگی به دلایلی شبیه تیمارستان است و اینکه خود او هم به عنوان نگهبانِ آنجا مهم‌ترین دیوانه‌ی تیمارستان به حساب می‌آید.

8

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.