بریدهای از کتاب سقوط اثر آلبر کامو
3 روز پیش
صفحۀ 43
وقتی قیافهی تازهای را میبینم، کسی در من زنگ خطر را به صدا در میآورد:《خطر، آهسته برانید!》. حتی وقتی هم که احساس دوستی قوی است، باز احتیاط میکنم.
وقتی قیافهی تازهای را میبینم، کسی در من زنگ خطر را به صدا در میآورد:《خطر، آهسته برانید!》. حتی وقتی هم که احساس دوستی قوی است، باز احتیاط میکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.