بریدهای از کتاب سلام بر ابراهیم اثر گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
1403/1/16
صفحۀ 19
به ابراهيم گفتم: آقا ابرام اينها کی هستند دنبال خودت میاری؟! با تعجب پرسيد: چطور، چی شده؟! گفتم: ديشــب اين پسر دنبال شما وارد هيئت شد. بعد هم آمد و کنار من نشست. حاج آقا داشت صحبت میکرد. از مظلوميت امام حسين(ع) و کارهای يزيد میگفت. اين پسر هم خيره خيره و با عصبانيت گوش میکرد. وقتی چراغها خاموش شد به جای اينکه اشك بريزه، مرتب فحشهای ناجور به يزيد میداد!! ابراهيم داشت با تعجب گوش میکرد. يكدفعه زد زير خنده.
به ابراهيم گفتم: آقا ابرام اينها کی هستند دنبال خودت میاری؟! با تعجب پرسيد: چطور، چی شده؟! گفتم: ديشــب اين پسر دنبال شما وارد هيئت شد. بعد هم آمد و کنار من نشست. حاج آقا داشت صحبت میکرد. از مظلوميت امام حسين(ع) و کارهای يزيد میگفت. اين پسر هم خيره خيره و با عصبانيت گوش میکرد. وقتی چراغها خاموش شد به جای اينکه اشك بريزه، مرتب فحشهای ناجور به يزيد میداد!! ابراهيم داشت با تعجب گوش میکرد. يكدفعه زد زير خنده.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.