بریده‌ای از کتاب دخترانه اثر عبدالعزیز فاتحی مجرد
دختری که در اعماق کتاب‌ها افتاد
1403/12/29
4.8
1
صفحۀ 51
مهریهٔ ما یک جلد کلام‌اللّٰه مجید بود و یک سکه طلا. سکه را که بعد از عقد بخشیدم. اما آن یک جلد قرآن را محمد بعد از ازدواج خرید و در صفحهٔ اولش اینطور نوشت: «امیدم در این است که این کتاب، اساس حرکت مشترک ما باشد و نه چیز دیگر که همه چیز فناپذیر است جز این کتاب.» شهید محمدجهان‌آرا
مهریهٔ ما یک جلد کلام‌اللّٰه مجید بود و یک سکه طلا. سکه را که بعد از عقد بخشیدم. اما آن یک جلد قرآن را محمد بعد از ازدواج خرید و در صفحهٔ اولش اینطور نوشت: «امیدم در این است که این کتاب، اساس حرکت مشترک ما باشد و نه چیز دیگر که همه چیز فناپذیر است جز این کتاب.» شهید محمدجهان‌آرا
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.