بریده‌ای از کتاب دیباچه ی نوین شاهنامه اثر بهرام بیضایی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 46

تو احضار ارواح می‌کنی فردوسی.استخوانهای خاک شده را برمی‌آوری و بر آنها آب دهان می‌افکنی و درشان روح می‌دمی و آنها فردا میان مردم‌اند.تو در خلقت با خدا-زبانم لال-شریکی می‌کنی.از قرن‌های سلف صف صف جنود مسلح می‌آوری.شهر پر از ارواح است که در عمال ما خیره خیره می‌نگرد.در برابر ایشان ما موجوداتِ ناقصِ خُرداندامی را می‌مانیم که گوئی هوا را به نفس خود می‌آلائیم.آنها از درون تو با ما می‌جنگند!

تو احضار ارواح می‌کنی فردوسی.استخوانهای خاک شده را برمی‌آوری و بر آنها آب دهان می‌افکنی و درشان روح می‌دمی و آنها فردا میان مردم‌اند.تو در خلقت با خدا-زبانم لال-شریکی می‌کنی.از قرن‌های سلف صف صف جنود مسلح می‌آوری.شهر پر از ارواح است که در عمال ما خیره خیره می‌نگرد.در برابر ایشان ما موجوداتِ ناقصِ خُرداندامی را می‌مانیم که گوئی هوا را به نفس خود می‌آلائیم.آنها از درون تو با ما می‌جنگند!

9

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.