بریده‌ای از کتاب مردی که می‌خندد اثر ویکتور هوگو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 143

مرگ را پیش رو، بالای سر و زیر پایشان احساس می‌کردند. دیگر فرار نمی‌کردند، سقوط می‌کردند.

مرگ را پیش رو، بالای سر و زیر پایشان احساس می‌کردند. دیگر فرار نمی‌کردند، سقوط می‌کردند.

49

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.