بریدۀ کتاب
چند لحظه ایی ساکت بودم و بعد پرسیدم:«بچه ها باید همیشه والدینشون رو دوسداشته باشن؟» عکس العمل پدر را در آینه ی جلو دیدم. او گفت:«بذار اینطور بگم، تو میتونی از دست کسی عصبانی باشی و در عین حال از صمیم قلب دوسش داشته باشی.»
چند لحظه ایی ساکت بودم و بعد پرسیدم:«بچه ها باید همیشه والدینشون رو دوسداشته باشن؟» عکس العمل پدر را در آینه ی جلو دیدم. او گفت:«بذار اینطور بگم، تو میتونی از دست کسی عصبانی باشی و در عین حال از صمیم قلب دوسش داشته باشی.»
6
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.