بریدهای از کتاب مشعلی در برابر شب اثر صبا طاهر
4 روز پیش
صفحۀ 68
ولی من دوستش دارم. چجوری باید مردی رو که عاشقشم بکشم؟ دخترکی که بودم، دخترکی امیدوار بود. آن پرنده ی کوچک ضعیف... آن دخترک بال بال می زند و با سردرگمی سرش را تکان می دهد. پس اوگرها و قولشون چی میشه؟ می خوای بکشیش، دوستت رو، هم رزمت رو،همه چیزت رو، تنها چیزی که توی زندگیت... صدای دخترک را خاموش میکنم: تمرکز کن!
ولی من دوستش دارم. چجوری باید مردی رو که عاشقشم بکشم؟ دخترکی که بودم، دخترکی امیدوار بود. آن پرنده ی کوچک ضعیف... آن دخترک بال بال می زند و با سردرگمی سرش را تکان می دهد. پس اوگرها و قولشون چی میشه؟ می خوای بکشیش، دوستت رو، هم رزمت رو،همه چیزت رو، تنها چیزی که توی زندگیت... صدای دخترک را خاموش میکنم: تمرکز کن!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.