بریده‌ای از کتاب خاتون و قوماندان: روایت زندگی ام البنین حسینی همسر شهید علیرضا توسلی (ابوحامد) فرمانده لشکر فاطمیون اثر مریم قربان زاده

خاتون و قوماندان: روایت زندگی ام البنین حسینی همسر شهید علیرضا توسلی (ابوحامد) فرمانده لشکر فاطمیون
بریدۀ کتاب

صفحۀ 65

وابستگی علیرضا به خانه، بیش از آن چیزی بود که فکر میکردم. مرد سفر و جنگ حالا عشق را هم تجربه می‌کرد. نه عشق به یک زن را، بلکه عشق به یک خانه را ‌. یک چاردیواری امن و گرم که شاید بوی غذاهای رنگین از آن بلند نمیشد، اما عطرمهربانی و صداقت داشت. برای علیرضا که این ۲۷ سال زندگی یک خشت برای خودش نداشت، خانه بهترین جای دنیا بود. برای همین وقتی سرکار نبود، خانه را به هرجایی ترجیح میداد‌. لم میداد و کتاب می‌خواند و تخمه میشکست و مرا هم در کتاب خواندنش شریک می‌کرد. صفحه۶۵

وابستگی علیرضا به خانه، بیش از آن چیزی بود که فکر میکردم. مرد سفر و جنگ حالا عشق را هم تجربه می‌کرد. نه عشق به یک زن را، بلکه عشق به یک خانه را ‌. یک چاردیواری امن و گرم که شاید بوی غذاهای رنگین از آن بلند نمیشد، اما عطرمهربانی و صداقت داشت. برای علیرضا که این ۲۷ سال زندگی یک خشت برای خودش نداشت، خانه بهترین جای دنیا بود. برای همین وقتی سرکار نبود، خانه را به هرجایی ترجیح میداد‌. لم میداد و کتاب می‌خواند و تخمه میشکست و مرا هم در کتاب خواندنش شریک می‌کرد. صفحه۶۵

11

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.