بریدۀ کتاب
1403/9/12
2.8
2
صفحۀ 73
وقتی به خانه رسیدیم ، برف درشت شده بود و به تندی میبارید ؛ در دل فکر کردم ای کاش بچه مدرسهای بودم تا از تعطیلی فردا ، شادی میکردم و جشن میگرفتم . انگار آدم ها در سنین پایین ، منتظر بهانهای برای شادی و خوشحالی هستند ؛ اما با بالا رفتن سن ، دیگر نه تنها منتظر بهانه نیستند بلکه با دلایل واقعی هم شاد نمیشوند...
وقتی به خانه رسیدیم ، برف درشت شده بود و به تندی میبارید ؛ در دل فکر کردم ای کاش بچه مدرسهای بودم تا از تعطیلی فردا ، شادی میکردم و جشن میگرفتم . انگار آدم ها در سنین پایین ، منتظر بهانهای برای شادی و خوشحالی هستند ؛ اما با بالا رفتن سن ، دیگر نه تنها منتظر بهانه نیستند بلکه با دلایل واقعی هم شاد نمیشوند...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.