بریدهای از کتاب همزاد اثر فیودور داستایفسکی
1404/5/14
صفحۀ 59
او به جایی رسیده بود که هرچه پیش میآمد برایش یکسان بود. تکلیفش معلوم بود. کارش تمام شده بود. حکم صادر شده و مسجل شده و مهر و امضا شده بود. او دیگر کاری نداشت که بکند. بگذار هرچه میخواهد بشود...⌛🖤
او به جایی رسیده بود که هرچه پیش میآمد برایش یکسان بود. تکلیفش معلوم بود. کارش تمام شده بود. حکم صادر شده و مسجل شده و مهر و امضا شده بود. او دیگر کاری نداشت که بکند. بگذار هرچه میخواهد بشود...⌛🖤
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.