بریده‌ای از کتاب دره وحشت اثر آرتور کانن دویل

بریدۀ کتاب

صفحۀ 188

مک‌گینتی همان‌ موقع هم به اندازه‌ی کافی آلت دست داشت ولی به این نتیجه رسید که این یکی بسیار تواناست. احساس می‌کرد قلاده‌ی سگ شکاری درنده‌ای را گرفته است. کارهای کم‌اهمیت‌تر از همین ولگردها هم برمی‌آمد، ولی یک روز عاقبت این جانور را به سراغ طعمه می‌فرستاد.

مک‌گینتی همان‌ موقع هم به اندازه‌ی کافی آلت دست داشت ولی به این نتیجه رسید که این یکی بسیار تواناست. احساس می‌کرد قلاده‌ی سگ شکاری درنده‌ای را گرفته است. کارهای کم‌اهمیت‌تر از همین ولگردها هم برمی‌آمد، ولی یک روز عاقبت این جانور را به سراغ طعمه می‌فرستاد.

69

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.