بریده‌ای از کتاب تاریخ کامل ایران (از ابتدا تا انقراض قاجاریه) اثر عباس اقبال آشتیانی

Srafil

Srafil

1402/9/13

بریدۀ کتاب

صفحۀ 47

درباره کوروش مورخین معتقدند که شاهی بوده با عزم و حزم و عاقل و رئوف کاری را که شروع می‌کرد تا آخرش می رفت و هیچ کاری را ناقص نمی‌گذاشت. در موارد مشکل به عقل بیش از قوه متوسل می‌شد و برخلاف پادشاهان آشور و بابل و غیره با مردم مغلوب رئوف و مهربان بود. به پادشاهان مغلوب به اندازه‌ای مهربانی می‌کرد که آنها دوست صمیمی کوروش شده در مواقع مشکل به او یاری می‌نمودند. با مذهب و معتقدات ملل کاری نداشت بلکه آداب مذهبی آنها را محترم می‌داشت چنان که بعد از فتح بابل هر چه از پیروان مذاهب مختلف به غارت برده و به بابل آورده بودند همه را پس داد شهرها و ممالکی که در تحت تسلط او درآمدند معرض قتل و غارت واقع نمی‌شدند. برخلاف سلاطین آشور که در کتبیه‌های خود می‌بالند به این که چنان فلان مملکت را زیر و زبر کردند که صدای خروس یا سگی هم در آنجا شنیده نمی‌شود وقتی که مردم رفتار کوروش را دیده و با آنچه تا آن زمان معمول بود مقایسه می‌کردند او را مخلوق فوق‌العاده و برانگیخته از طرف خدا میدانستند. این شاه عالی قدر یک نوع انقلاب اخلاقی را در عالم قدیم باعث شده و طرز نوینی از حیث سلوک با ممالک تابعه و ملل مغلوبه در عالم قدیم داخل کرده و شاید به همین جهت زمان او حد فاصل دو قسمت از چهار قسمت عهد قدیم گردیده است.

درباره کوروش مورخین معتقدند که شاهی بوده با عزم و حزم و عاقل و رئوف کاری را که شروع می‌کرد تا آخرش می رفت و هیچ کاری را ناقص نمی‌گذاشت. در موارد مشکل به عقل بیش از قوه متوسل می‌شد و برخلاف پادشاهان آشور و بابل و غیره با مردم مغلوب رئوف و مهربان بود. به پادشاهان مغلوب به اندازه‌ای مهربانی می‌کرد که آنها دوست صمیمی کوروش شده در مواقع مشکل به او یاری می‌نمودند. با مذهب و معتقدات ملل کاری نداشت بلکه آداب مذهبی آنها را محترم می‌داشت چنان که بعد از فتح بابل هر چه از پیروان مذاهب مختلف به غارت برده و به بابل آورده بودند همه را پس داد شهرها و ممالکی که در تحت تسلط او درآمدند معرض قتل و غارت واقع نمی‌شدند. برخلاف سلاطین آشور که در کتبیه‌های خود می‌بالند به این که چنان فلان مملکت را زیر و زبر کردند که صدای خروس یا سگی هم در آنجا شنیده نمی‌شود وقتی که مردم رفتار کوروش را دیده و با آنچه تا آن زمان معمول بود مقایسه می‌کردند او را مخلوق فوق‌العاده و برانگیخته از طرف خدا میدانستند. این شاه عالی قدر یک نوع انقلاب اخلاقی را در عالم قدیم باعث شده و طرز نوینی از حیث سلوک با ممالک تابعه و ملل مغلوبه در عالم قدیم داخل کرده و شاید به همین جهت زمان او حد فاصل دو قسمت از چهار قسمت عهد قدیم گردیده است.

5

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.