بریدهای از کتاب شازده کوچولو اثر آنتوان دو سنت اگزوپری
1403/3/26
صفحۀ 110
بهتر بود که سرهمان ساعت دیروز می آمدی ؛ به خاطر اینکه مثلاً اگر قرار باشد ساعت چهار بیایی؛ من از ساعت سه خوشحالم و همینطور که ساعت جلو میرود خوشحال و خوشحالتر میشوم و ساعت چهار نگران وهیجان زده خواهم شد. آن وقت میتوانم قدر خوشبختی را بفهمم. اما اگر تو هر ساعتی که دلت خواست بیایی، دیگر هرگز نمیفهمم که قلبم از چه ساعتی باید برای دیدارت آماده شود. هر چیز برای خودش آدابی دارد».
بهتر بود که سرهمان ساعت دیروز می آمدی ؛ به خاطر اینکه مثلاً اگر قرار باشد ساعت چهار بیایی؛ من از ساعت سه خوشحالم و همینطور که ساعت جلو میرود خوشحال و خوشحالتر میشوم و ساعت چهار نگران وهیجان زده خواهم شد. آن وقت میتوانم قدر خوشبختی را بفهمم. اما اگر تو هر ساعتی که دلت خواست بیایی، دیگر هرگز نمیفهمم که قلبم از چه ساعتی باید برای دیدارت آماده شود. هر چیز برای خودش آدابی دارد».
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.