بریدهای از کتاب 1984 اثر جورج اورول
1403/10/15
صفحۀ 41
دانستن و ندانستن، آگاه بودن از حقیقت مطلق و در عین حال گفتن دروغهای ساخته شده، داشتن دو عقیدهی متضاد در یک زمان و آگاهی از این امر که باهم در تضادند و باور داشتن به هردوی آنها، به کار گرفتن منطق بر ضد منطق، نقض کردن اخلاق و در عین حال ایمان داشتن به آن، باور داشتن به اینکه دموکراسی محال است و حزب پاسدار دموکراسی است، فراموش کردن، فراموش هرچه لازم است، پس آنگاه دوباره بازگرداندن آن به حافظه در لحظهای که مورد نیاز است و سپس دوباره فراموش کردن آن به فوریت، و بالاتر از همه، منطبق ساختن همان روند به خود روند - چشمهی اصلی بازی همین بود: آگاهانه القاءِ ناآگاهی کردن و آنگاه، بار دیگر، ناآگاه شدن از عمل هیپنوتیزم به کار بسته. حتی فهمیدن واژهی دوگانهباوری متضمن به کار گرفتن دوگانهباوری بود.
دانستن و ندانستن، آگاه بودن از حقیقت مطلق و در عین حال گفتن دروغهای ساخته شده، داشتن دو عقیدهی متضاد در یک زمان و آگاهی از این امر که باهم در تضادند و باور داشتن به هردوی آنها، به کار گرفتن منطق بر ضد منطق، نقض کردن اخلاق و در عین حال ایمان داشتن به آن، باور داشتن به اینکه دموکراسی محال است و حزب پاسدار دموکراسی است، فراموش کردن، فراموش هرچه لازم است، پس آنگاه دوباره بازگرداندن آن به حافظه در لحظهای که مورد نیاز است و سپس دوباره فراموش کردن آن به فوریت، و بالاتر از همه، منطبق ساختن همان روند به خود روند - چشمهی اصلی بازی همین بود: آگاهانه القاءِ ناآگاهی کردن و آنگاه، بار دیگر، ناآگاه شدن از عمل هیپنوتیزم به کار بسته. حتی فهمیدن واژهی دوگانهباوری متضمن به کار گرفتن دوگانهباوری بود.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.