بریده‌ای از کتاب کآشوب: بیست و سه روایت از روضه هایی که زندگی می کنیم اثر احسان رضایی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 95

روایت هشتم: همیشه‌ی خدا در اوج شور نوحه‌خوانی به این فکر می‌کنم که برای چه گریه می‌کنم؟ برای خودم؟ برای مصیبت؟ برای حاجت و نیاز؟ برای تخلیه‌یک هیجان‌های کاذب؟ برای دلتنگی و غربالگری و سختی‌های زندگی؟ برای آینده‌ی نامعلوم؟ پیچیدگی‌های روانی؟ بعد می‌بینم که رویم نمی‌شود برای خودم و درگیری‌های شخصی گریه کنم. بعد می‌بینم همه چیز دربرابر این اتفاق حقیر می‌شود.

روایت هشتم: همیشه‌ی خدا در اوج شور نوحه‌خوانی به این فکر می‌کنم که برای چه گریه می‌کنم؟ برای خودم؟ برای مصیبت؟ برای حاجت و نیاز؟ برای تخلیه‌یک هیجان‌های کاذب؟ برای دلتنگی و غربالگری و سختی‌های زندگی؟ برای آینده‌ی نامعلوم؟ پیچیدگی‌های روانی؟ بعد می‌بینم که رویم نمی‌شود برای خودم و درگیری‌های شخصی گریه کنم. بعد می‌بینم همه چیز دربرابر این اتفاق حقیر می‌شود.

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.