بریدۀ کتاب

هری پاتر و حفره اسرار آمیز
بریدۀ کتاب

صفحۀ 351

ریدل با خشنودی لبخند زد و گفت: _ نوزادی که هنوز از سحر و جادو چیزی نمی‌دونه چطوری تونست بزرگترین جادوگر دوران رو شکست بده؟ چی شد که تو با یه زخم کوچک روی پیشونیت جون سالم به در بردی ولی لرد ولدمورت تمام اقتدارشو از دست داد؟ اکنون برق سرخ رنگی در چشم‌های پرعطش ریدل می‌درخشید. هری آهسته گفت: _ برای تو چه فرقی می‌کنه که من چطوری جون سالم به در بردم؟ ولدمورت بعد از دوران تو اومد. ریدل با ملایمت گفت: _ ولدمورت گذشته و حال و آینده منه، هری پاتر... ریدل چوبدستی هری را از جیبش درآورد و با حرکت دادن آن در هوا چیزی نوشت. آن‌گاه این عبارت با حروف درخشان در هوا شناور ماند: TOM MARVOLO RIDDLE آن‌گاه او بار دیگر چوبدستی را در هوا تکان داد و این بار حروف عبارت جابه‌جا شدند و همان حروف عبارت دیگری را نشان دادند: I AM LORD VOLDEMORT

ریدل با خشنودی لبخند زد و گفت: _ نوزادی که هنوز از سحر و جادو چیزی نمی‌دونه چطوری تونست بزرگترین جادوگر دوران رو شکست بده؟ چی شد که تو با یه زخم کوچک روی پیشونیت جون سالم به در بردی ولی لرد ولدمورت تمام اقتدارشو از دست داد؟ اکنون برق سرخ رنگی در چشم‌های پرعطش ریدل می‌درخشید. هری آهسته گفت: _ برای تو چه فرقی می‌کنه که من چطوری جون سالم به در بردم؟ ولدمورت بعد از دوران تو اومد. ریدل با ملایمت گفت: _ ولدمورت گذشته و حال و آینده منه، هری پاتر... ریدل چوبدستی هری را از جیبش درآورد و با حرکت دادن آن در هوا چیزی نوشت. آن‌گاه این عبارت با حروف درخشان در هوا شناور ماند: TOM MARVOLO RIDDLE آن‌گاه او بار دیگر چوبدستی را در هوا تکان داد و این بار حروف عبارت جابه‌جا شدند و همان حروف عبارت دیگری را نشان دادند: I AM LORD VOLDEMORT

10

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.