بریدهای از کتاب شب های روشن اثر فیودور داستایفسکی
1404/4/30
صفحۀ 21
سرگذشت زندگیمو؟» با هراس فریاد زدم سرگذشت من ولی کی به تو گفته که من سرگذشتی دارم؟ من سرگذشتی ندارم.» با لبخندی حرف مرا قطع کرد که: «اگر نداری پس چطوری زندگی کرده ای؟» زندگی من اصلاً سرگذشتی نداشته من جدا از همه زندگی کرده ام کاملاً تنها - تنها ، تنهای تنها - می دونی تنها - یعنی چه ؟
سرگذشت زندگیمو؟» با هراس فریاد زدم سرگذشت من ولی کی به تو گفته که من سرگذشتی دارم؟ من سرگذشتی ندارم.» با لبخندی حرف مرا قطع کرد که: «اگر نداری پس چطوری زندگی کرده ای؟» زندگی من اصلاً سرگذشتی نداشته من جدا از همه زندگی کرده ام کاملاً تنها - تنها ، تنهای تنها - می دونی تنها - یعنی چه ؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.