بریده‌ای از کتاب موریانه ها نمی خوابند اثر هادی خورشاهیان

بریدۀ کتاب

صفحۀ 289

مشکلش دقیقا همین بود که گمشده‌ای نداشت. رنج و زجر عمیقی را در زندگی‌اش تجربه نکرده بود. برای پیدا کردن چیزی به آب و آتش نزده بود. چیزی عظیم را ناگهان و با مرارت از دست نداده بود. از چیز شگفت‌آوری دل نکنده بود. همه مشکلش همین بود. همه‌چیز زندگی او سطحی بود. غم‌ها و شادی‌هایش نیز.

مشکلش دقیقا همین بود که گمشده‌ای نداشت. رنج و زجر عمیقی را در زندگی‌اش تجربه نکرده بود. برای پیدا کردن چیزی به آب و آتش نزده بود. چیزی عظیم را ناگهان و با مرارت از دست نداده بود. از چیز شگفت‌آوری دل نکنده بود. همه مشکلش همین بود. همه‌چیز زندگی او سطحی بود. غم‌ها و شادی‌هایش نیز.

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.