بریدهای از کتاب کتاب ارواح شهرزاد: سازه ها، شگردها و فرم های داستان نو اثر شهریار مندنی پور
1402/3/16
صفحۀ 90
تفکر اگر همان زبان نباشد، زاده زبان است. اگر زبان ملتی درجا بزند، تفکر آن ملت هم درجا خواهد زد. چشمه روشن زبان، اگر بدون جریان بماند، مرداب میشود. پاسداری از حرمت و حریم زبان فارسی در برابر لغزشها، رواج غلطها و هجوم واژههای بیگانه، آنگاه درست خواهد بود که این محافظت خود راه سیلان زبان و تکامل زبان را نبندد. زیباست که که ما هنوز میتوانیم بهراحتی زبان فردوسی و حافظ را بخوانیم و هنوز هم کموبیش مانند آنان سخن میگوییم؛ اما این تشابه، از سوی دیگر وحشتناک هم هست. وحشت اینکه زبان و لاجرم تفکر ما، از آن قرنهای اولیه رواج قند پارسی، تکاملی نیافته. عامل اصلی تحرک زبان، گویش مردمان آن زبان است. اگر ادبیات ملتی، کتیبهای و ساکن و متحجر نشده باشد، بهدنبال مردمان آن زبان، تحولهای ایجادشده در دهان آنان را رسمیت و زیبایی میبخشد یا خود تحول ایجاد میکند. در غیر این صورت، نتیجهاش هم این است که میان کلام نوشتاری ما و کلام گفتاریمان این همه فاصله پدید آمده؛ اما در زبان انگلیسی، چنین فاصلهای تا این حد وجود ندارد.
تفکر اگر همان زبان نباشد، زاده زبان است. اگر زبان ملتی درجا بزند، تفکر آن ملت هم درجا خواهد زد. چشمه روشن زبان، اگر بدون جریان بماند، مرداب میشود. پاسداری از حرمت و حریم زبان فارسی در برابر لغزشها، رواج غلطها و هجوم واژههای بیگانه، آنگاه درست خواهد بود که این محافظت خود راه سیلان زبان و تکامل زبان را نبندد. زیباست که که ما هنوز میتوانیم بهراحتی زبان فردوسی و حافظ را بخوانیم و هنوز هم کموبیش مانند آنان سخن میگوییم؛ اما این تشابه، از سوی دیگر وحشتناک هم هست. وحشت اینکه زبان و لاجرم تفکر ما، از آن قرنهای اولیه رواج قند پارسی، تکاملی نیافته. عامل اصلی تحرک زبان، گویش مردمان آن زبان است. اگر ادبیات ملتی، کتیبهای و ساکن و متحجر نشده باشد، بهدنبال مردمان آن زبان، تحولهای ایجادشده در دهان آنان را رسمیت و زیبایی میبخشد یا خود تحول ایجاد میکند. در غیر این صورت، نتیجهاش هم این است که میان کلام نوشتاری ما و کلام گفتاریمان این همه فاصله پدید آمده؛ اما در زبان انگلیسی، چنین فاصلهای تا این حد وجود ندارد.
1
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.