بریدهای از کتاب از رنجی که می بریم اثر جلال آل احمد
4 روز پیش
صفحۀ 31
او نمیخواست کسی تسلیتش بگوید. و کمکم نسبت به کسانی که او را دلداری میدادند، احساس میکرد یک نوع کینه پیدا میکند. فکر میکرد این دلسوزی های دیگران کجای آنچه را که خیلی بهعجله و با دستپاچگی در آن دو روز اتفاق افتاد، میتواند بپوشاند و یا کم و زیاد کند.
او نمیخواست کسی تسلیتش بگوید. و کمکم نسبت به کسانی که او را دلداری میدادند، احساس میکرد یک نوع کینه پیدا میکند. فکر میکرد این دلسوزی های دیگران کجای آنچه را که خیلی بهعجله و با دستپاچگی در آن دو روز اتفاق افتاد، میتواند بپوشاند و یا کم و زیاد کند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.