بریده‌ای از کتاب زخم داوود اثر سوزان ابوالهواء

 امیری

امیری

1403/5/3

بریدۀ کتاب

صفحۀ 132

از اینکه به یک آدم شلیک کنم می‌ترسم ا ز اینکه جون کسی مثل خودم رو بگیرم می‌ترسم از اینکه خودمو از دست بدم می‌ترسم از زندگی پر از خشونت می‌ترسم... و به خاطر همه این ترس‌ها تفنگمو می‌ندازم و دستامو بالا می‌برم یه سرباز یهودی صورتم رو می‌پوشونه و همه بدنمو می‌گرده.

از اینکه به یک آدم شلیک کنم می‌ترسم ا ز اینکه جون کسی مثل خودم رو بگیرم می‌ترسم از اینکه خودمو از دست بدم می‌ترسم از زندگی پر از خشونت می‌ترسم... و به خاطر همه این ترس‌ها تفنگمو می‌ندازم و دستامو بالا می‌برم یه سرباز یهودی صورتم رو می‌پوشونه و همه بدنمو می‌گرده.

6

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.