بریده‌ای از کتاب به توان هایتک اثر شبنم غفاری حسینی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 40

اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد، هنوز هم بسیج گشت شب داشت و همایش و رزمایش و کارهایی شبیه به این. هفته‌ای یکی دوبار خیابان ها را می‌بستند و گشت ماشینی اجرا می‌کردند. هفته ای یکی دوبار گشت امر به معروف داشتند و مانور می‌گذاشتند. حاج آقا مظفری ولی، در آن برهه، این کارها را اصل نمی‌دانست....هربار به بهانه ای جمعمان می‌کرد و از وجوب درس خواندن برایمان می‌گفت. می‌گفت شما اینجا سرتان را به گشت و مانور و این چیزها گرم می‌کنید آدم های که تفکر انقلابی ندارند درس می‌خوانند و وارد دانشگاه می‌شوند. آن وقت چند سال دیگر، همانها می‌شوند کس و کار و همه کاره مملکت و شماها هنوز کنار خیابان ایستاده اید. همین فهم عمیق از آینده، نشان می‌داد که او چقدر با بقیه متفاوت است.

اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد، هنوز هم بسیج گشت شب داشت و همایش و رزمایش و کارهایی شبیه به این. هفته‌ای یکی دوبار خیابان ها را می‌بستند و گشت ماشینی اجرا می‌کردند. هفته ای یکی دوبار گشت امر به معروف داشتند و مانور می‌گذاشتند. حاج آقا مظفری ولی، در آن برهه، این کارها را اصل نمی‌دانست....هربار به بهانه ای جمعمان می‌کرد و از وجوب درس خواندن برایمان می‌گفت. می‌گفت شما اینجا سرتان را به گشت و مانور و این چیزها گرم می‌کنید آدم های که تفکر انقلابی ندارند درس می‌خوانند و وارد دانشگاه می‌شوند. آن وقت چند سال دیگر، همانها می‌شوند کس و کار و همه کاره مملکت و شماها هنوز کنار خیابان ایستاده اید. همین فهم عمیق از آینده، نشان می‌داد که او چقدر با بقیه متفاوت است.

17

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.