بریدهای از کتاب باکره و کولی اثر دی.اچ.لارنس
1404/4/1
صفحۀ 70
سرخوشی مبهم و گریزپای ایوت، همینطور تلاش غیرعادیاش برای پرهیز از دلگیریها، به نحو خاصی عجیب و گیجکننده بود، مثل اینکه آدم تار عنکبوت روی صورتش باشد، اما باعث نشاط هم میشد، مانند گردش در روزهای مهآلود پاییزی، هنگامی که کارتنکها به صورت میچسبند. آدم درست نمیداند کجاست.
سرخوشی مبهم و گریزپای ایوت، همینطور تلاش غیرعادیاش برای پرهیز از دلگیریها، به نحو خاصی عجیب و گیجکننده بود، مثل اینکه آدم تار عنکبوت روی صورتش باشد، اما باعث نشاط هم میشد، مانند گردش در روزهای مهآلود پاییزی، هنگامی که کارتنکها به صورت میچسبند. آدم درست نمیداند کجاست.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.