بریده‌ای از کتاب اگر می توانستی خورشید را ببینی اثر آن لیانگ

Daydreamer

Daydreamer

1403/10/4

بریدۀ کتاب

صفحۀ 215

از گوشه ی چشم آنها را تماشا میکنم و در سکوت به خودم قول می دهم که یک روز غریبه ها اینطور به من هم توجه کنند.دیگر در گوشه و کنار نمی مانم و احساس ناراحتی و حماقت و حقارت نخواهم داشت و غرورم جریحه دار نخواهد شد. نه،کاری بزرگ میکنم و اسمم در یادها می ماند.

از گوشه ی چشم آنها را تماشا میکنم و در سکوت به خودم قول می دهم که یک روز غریبه ها اینطور به من هم توجه کنند.دیگر در گوشه و کنار نمی مانم و احساس ناراحتی و حماقت و حقارت نخواهم داشت و غرورم جریحه دار نخواهد شد. نه،کاری بزرگ میکنم و اسمم در یادها می ماند.

14

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.