بریدهای از کتاب استاد عروسک اثر میابه میوکی
1404/2/3

استاد عروسک جلد 1
4.4
3
صفحۀ 10
میخواست مطمئن شود – از اینکه یک روز دیگر شروع شده است؛ که هر روز، هر صبح، او زنده است. یا به بیان دقیقتر، که از دیروز جان سالم به در برده است، و حالا اینجا ایستاده تا به روز جدید خوشامد بگوید، که زندگیاش هنوز پایان نیافته است.
میخواست مطمئن شود – از اینکه یک روز دیگر شروع شده است؛ که هر روز، هر صبح، او زنده است. یا به بیان دقیقتر، که از دیروز جان سالم به در برده است، و حالا اینجا ایستاده تا به روز جدید خوشامد بگوید، که زندگیاش هنوز پایان نیافته است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.