بریده‌ای از کتاب برادران کارامازوف اثر فیودور داستایفسکی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 585

به شدت دعا می‌کرد و سوای آن با خودش وحشیانه زمزمه می‌کرد: پروردگارا مرا با همه گناهانم بپذیر! ولی محکومم نکن! بگذار بدون داوری‌ات از این دنیا بروم. محکومم نکن چون پیشاپیش خودم را محکوم کرده‌ام. درباره‌ام داوری نکن چون دوستت دارم. من آدم پست و کثیفی هستم ولی دوستت دارم. اگر مرا به دوزخ بفرستی آنجا هم دوستت خواهم داشت. آنجا هم به همه اعلام خواهم کرد برای ابد دوستت دارم!

به شدت دعا می‌کرد و سوای آن با خودش وحشیانه زمزمه می‌کرد: پروردگارا مرا با همه گناهانم بپذیر! ولی محکومم نکن! بگذار بدون داوری‌ات از این دنیا بروم. محکومم نکن چون پیشاپیش خودم را محکوم کرده‌ام. درباره‌ام داوری نکن چون دوستت دارم. من آدم پست و کثیفی هستم ولی دوستت دارم. اگر مرا به دوزخ بفرستی آنجا هم دوستت خواهم داشت. آنجا هم به همه اعلام خواهم کرد برای ابد دوستت دارم!

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.