بریده‌ای از کتاب برادر من تویی اثر داود امیریان

ساره حبیبی

ساره حبیبی

4 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 16

در پایان فتح رود فرات مولا علی (ع) رو به پسرانش گفت: حسن و حسین چشمان من هستند ، محمد حنیفه بازوی من و تو عباس.... سپس سر عباس را به سمت چپ سینه اش فشار داد.عباس صدای قلب پدر را شنید. چشمانش را بست. محمد حنیفه آرام خندید و نزدیک گوش حسین گفت: عباس هم قلب امیرالمؤمنین است.

در پایان فتح رود فرات مولا علی (ع) رو به پسرانش گفت: حسن و حسین چشمان من هستند ، محمد حنیفه بازوی من و تو عباس.... سپس سر عباس را به سمت چپ سینه اش فشار داد.عباس صدای قلب پدر را شنید. چشمانش را بست. محمد حنیفه آرام خندید و نزدیک گوش حسین گفت: عباس هم قلب امیرالمؤمنین است.

10

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.