بریدهای از کتاب صف اثر بسمه عبدالعزیز
4 روز پیش
صفحۀ 196
کتاب "صف" نوشتهی بسمه عبدالعزیز، با فضاسازی تنگ و سرد خود، دنیای یک جامعه سرکوبشده را به تصویر میکشد. در این رمان، صفی بیپایان و عجیب وجود دارد که مردم مجبورند برای دریافت نیازهای اولیهشان در آن منتظر بمانند، اما هیچکس دقیقاً نمیداند این صف برای چه هدفی است. کتاب نهتنها به نقد قدرتهای سرکوبگر و دیکتاتوری میپردازد، بلکه مفاهیم عمیقتری درباره آزادی، وجدان و ظلم نیز در دل خود نهفته دارد. "صف" یک تحلیل اجتماعی است که در آن، انسانها با چالشهای طاقتفرسا روبرو میشوند تا از ظلم سیستماتیک جان سالم به در ببرند. این کتاب مرا به تفکر واداشت که چگونه در دنیای واقعی هم ممکن است در صفهایی بیپایان قرار بگیریم که هدفشان بیشتر از پیروی کورکورانه از قوانین و قدرتها نباشد. خواندن این اثر را به کسانی که به تحلیل ساختارهای اجتماعی و قدرت علاقه دارند، توصیه میکنم. پایان کتاب به شکلی مبهم و باز باقی میماند. در حالی که شخصیتها در تلاش برای فرار از سیستم سرکوبگر "دروازه" هستند، به نوعی بازتابی از بینتیجه بودن مبارزه در برابر قدرتهای مطلقه و ناپایدار بودن امید در چنین جوامعِ بسته دیده میشود. پایان کتاب خواننده را با سوالاتی بیپاسخ دربارهی سرنوشت شخصیتها و آیندهی جامعهاش مواجه میکند و حس عدم قطعیت و سرگشتگی را به خوبی منتقل میکند.
کتاب "صف" نوشتهی بسمه عبدالعزیز، با فضاسازی تنگ و سرد خود، دنیای یک جامعه سرکوبشده را به تصویر میکشد. در این رمان، صفی بیپایان و عجیب وجود دارد که مردم مجبورند برای دریافت نیازهای اولیهشان در آن منتظر بمانند، اما هیچکس دقیقاً نمیداند این صف برای چه هدفی است. کتاب نهتنها به نقد قدرتهای سرکوبگر و دیکتاتوری میپردازد، بلکه مفاهیم عمیقتری درباره آزادی، وجدان و ظلم نیز در دل خود نهفته دارد. "صف" یک تحلیل اجتماعی است که در آن، انسانها با چالشهای طاقتفرسا روبرو میشوند تا از ظلم سیستماتیک جان سالم به در ببرند. این کتاب مرا به تفکر واداشت که چگونه در دنیای واقعی هم ممکن است در صفهایی بیپایان قرار بگیریم که هدفشان بیشتر از پیروی کورکورانه از قوانین و قدرتها نباشد. خواندن این اثر را به کسانی که به تحلیل ساختارهای اجتماعی و قدرت علاقه دارند، توصیه میکنم. پایان کتاب به شکلی مبهم و باز باقی میماند. در حالی که شخصیتها در تلاش برای فرار از سیستم سرکوبگر "دروازه" هستند، به نوعی بازتابی از بینتیجه بودن مبارزه در برابر قدرتهای مطلقه و ناپایدار بودن امید در چنین جوامعِ بسته دیده میشود. پایان کتاب خواننده را با سوالاتی بیپاسخ دربارهی سرنوشت شخصیتها و آیندهی جامعهاش مواجه میکند و حس عدم قطعیت و سرگشتگی را به خوبی منتقل میکند.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.