بریدۀ کتاب

زندگی در پیش رو
بریدۀ کتاب

صفحۀ 107

اما کشتن را خیلی نمی‌پسندیدم، برعکسش را ترجیح می‌دهم. نه، چیزی که دوست دارم، این است که کسی بشوم مثل ویکتور هوگو. آقای هامیل می‌گوید با کلمات می‌شود همه کار کرد، بی‌آنکه کسی را به کشتن بدهی. به وقتش خواهیم دید. آقای هامیل می‌گوید کلمات از هرچیزی قوی‌ترند. اگر عقیده مرا بخواهید، می‌گویم اگر جوانک‌ها تفنگ به دست دارند به خاطر این است که وقتی بچه بوده‌ام کسی بهشان محل نگذاشته؛ نه کسی آن‌ها را دیده و نه کسی آن‌ها را شناخته. بچه‌های اینجوری آن‌قدر زیادند که مردم متوجه‌شان نمی‌شوند. حتا هستند بچه‌هایی که مجبور می‌شوند از گرسنگی بمیرند تا کسی بهشان توجهی بکند.

اما کشتن را خیلی نمی‌پسندیدم، برعکسش را ترجیح می‌دهم. نه، چیزی که دوست دارم، این است که کسی بشوم مثل ویکتور هوگو. آقای هامیل می‌گوید با کلمات می‌شود همه کار کرد، بی‌آنکه کسی را به کشتن بدهی. به وقتش خواهیم دید. آقای هامیل می‌گوید کلمات از هرچیزی قوی‌ترند. اگر عقیده مرا بخواهید، می‌گویم اگر جوانک‌ها تفنگ به دست دارند به خاطر این است که وقتی بچه بوده‌ام کسی بهشان محل نگذاشته؛ نه کسی آن‌ها را دیده و نه کسی آن‌ها را شناخته. بچه‌های اینجوری آن‌قدر زیادند که مردم متوجه‌شان نمی‌شوند. حتا هستند بچه‌هایی که مجبور می‌شوند از گرسنگی بمیرند تا کسی بهشان توجهی بکند.

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.