محمد رضایی‌پور

محمد رضایی‌پور

@mohammad_rezaeipour

24 دنبال شده

20 دنبال کننده

             دانش آموخته زبان و ادبیات انگلیسی و زبان‌شناسی همگانی
          
mohammad_rezaeipour
mohammad_rezaeipour

یادداشت‌ها

این کاربر هنوز یادداشتی ثبت نکرده است.

باشگاه‌ها

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

همزاد
          سلام
لحظه‌ای از دنیایتان جدا می‌شوید، جاده‌ای سپید را پیش می‌گیرید که تنها هزاران قوطی رنگ دارید، آنان را به دست می‌گیرید، رقصان در سپیدی می‌غلتید، می‌غرید و میلرزید و شکوفا می‌شوید، رنگ‌ها میریزند و شما همچنان بی‌وقفه میروید آسمانتان سرخ ایرانی‌است و تنتان آبی فیروزه‌ای، برگی سپید که با جهیدنتان آن را نگاره می‌کنید.
لحظه‌‌ای می‌ایستید اثر رنگین خود را می‌نگرید که بر روی آن ایستاده‌اید، و واهمه‌ای از پای گذاشتن بر آن ندارید؛ شاهکار خود را نظاره می‌کنید و قند در دلتان آب می‌شود.
ناگهان خودتان از رنگ‌ها برمی‌خیزید، تکانی میخورید خودتان را می‌بینید که در رنگ غرق شده‌اید در حالی که سیاه و سپیدی بیش نیستید، ترکیب را آفریدید اما خود چنگی به دل نمی‌زنید، رنگانتان در آغوشتان می‌گیرند  اما پسش می‌زنید و گمان می‌کند از اون متنفرید و تنفرش را به رخ شما می‌کشد، حال سیاه و سپیدی مانده‌اید در انتظار رنگ‌هایتان که آنان به هر دری می‌زنند تا شما را که ذره‌ای سپیدی دارید همانند خود رنگین کنند، و در نهایت سیاه تمام میمانید چون دگر جای رنگی غلیظ تر از سیاه بر دو وجه خود ندارید.
کالیادگین قهرمان همزاد نوشته داستایفسکی  شما در سیاه و سفید می‌آراید و در ترکیب رنگ حفظ میدارد و در سیاهی افکارتان رهایتان می‌کند‌. 
که خودتان تصمیم بگیرید که می‌خواهید رنگ پس دهید و باری دیگر سپید شوید یا ادامه می‌دهید.
        

26