بریدهای از کتاب از طرف آبری، با عشق اثر سوزان ام. لافلور
1404/5/26
صفحۀ 182
من هم گیر افتاده بودم. وقتی خانهی خودمان تنها بودم، گیر افتاده بودم. گیر افتاده بودم، چون نمیتوانستم چیزی که از دستم رفته بود را برگردانم و نمیتوانستم جلو بروم، چون نمیخواستم فراموش کنم.
من هم گیر افتاده بودم. وقتی خانهی خودمان تنها بودم، گیر افتاده بودم. گیر افتاده بودم، چون نمیتوانستم چیزی که از دستم رفته بود را برگردانم و نمیتوانستم جلو بروم، چون نمیخواستم فراموش کنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.