بریدهای از کتاب چهل نامه ی کوتاه به همسرم اثر نادر ابراهیمی
1402/6/30
صفحۀ 20
من هر گز ضرورت اندوه را انکار نمیکنم چرا که میدانم هیچ چیز مانند اندوه روح را تصفیه نمیکند و الماس عاطفه را صیقل نمیدهد اما میدان دادن به آن را نیز هرگز نمیپذیرم؛ چرا که غم حریص است و بیشتر خواه و مرز ناپذیر ، طاغی و سرکش و بد لگام. هر قدر که به غم میدان بدهی ، میدان میطلبد و باز هم بیشتر و بیشتر... هر قدر در برابرش کوتاه بیایی ، قد میکشد ، سلطه میطلبد و له میکند غم عقب نمینشیند مگر آنکه به عقب برانی اش نمیگریزد مگر آنکه بگریزانیاش آرام نمیگیرد مگر آنکه بیرحمانه سرکوبش کنی غم هرگز از تهاجم خسته نمیشود و هرگز به صلح دوستانه رضا نمیدهد
من هر گز ضرورت اندوه را انکار نمیکنم چرا که میدانم هیچ چیز مانند اندوه روح را تصفیه نمیکند و الماس عاطفه را صیقل نمیدهد اما میدان دادن به آن را نیز هرگز نمیپذیرم؛ چرا که غم حریص است و بیشتر خواه و مرز ناپذیر ، طاغی و سرکش و بد لگام. هر قدر که به غم میدان بدهی ، میدان میطلبد و باز هم بیشتر و بیشتر... هر قدر در برابرش کوتاه بیایی ، قد میکشد ، سلطه میطلبد و له میکند غم عقب نمینشیند مگر آنکه به عقب برانی اش نمیگریزد مگر آنکه بگریزانیاش آرام نمیگیرد مگر آنکه بیرحمانه سرکوبش کنی غم هرگز از تهاجم خسته نمیشود و هرگز به صلح دوستانه رضا نمیدهد
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.