بریدۀ کتاب
1402/12/2
صفحۀ 29
جز اینکه قصه ی پیچیده ای ست خوشبختی،کسی نگفت و ندانست چیست خوشبختی،فقط بدان که زمانی به چشم می اید،که رفته است و دگر با تو نیست خوشبختی،کجا فلک به کسی روی خوش نشان داده ست،بیا بکر ببین سهم کیست خوشبختی،شبی به خنده کنارم نشست و آخر کار،لبی به «می»زد و با من گریست خوشبختی،به روی سنگ میارم بخوان به خط غبار،که مرد با من و با من نزیست خوشبختی….:)
جز اینکه قصه ی پیچیده ای ست خوشبختی،کسی نگفت و ندانست چیست خوشبختی،فقط بدان که زمانی به چشم می اید،که رفته است و دگر با تو نیست خوشبختی،کجا فلک به کسی روی خوش نشان داده ست،بیا بکر ببین سهم کیست خوشبختی،شبی به خنده کنارم نشست و آخر کار،لبی به «می»زد و با من گریست خوشبختی،به روی سنگ میارم بخوان به خط غبار،که مرد با من و با من نزیست خوشبختی….:)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.