بریده‌ای از کتاب به امین بگو دوستش دارم اثر مریم راهی

نسترن

نسترن

1404/4/11

بریدۀ کتاب

صفحۀ 196

شمشیر کیست که نداند اینان ترسشان را در پس برق شمشیر و جهل این مردم پنهان می‌کنند. این را من نیز که از این قبیله نیستم میدانم‌. سری به تأسف تکان می‌دهم، درد مردم همین ندانستن است پسرم، اگر دانا بودند که از آیین محمد پیروی می‌کردند و یا قدری با خود می‌اندیشیدند پیش از اینکه شمشیر از نیام خارج کنند.

شمشیر کیست که نداند اینان ترسشان را در پس برق شمشیر و جهل این مردم پنهان می‌کنند. این را من نیز که از این قبیله نیستم میدانم‌. سری به تأسف تکان می‌دهم، درد مردم همین ندانستن است پسرم، اگر دانا بودند که از آیین محمد پیروی می‌کردند و یا قدری با خود می‌اندیشیدند پیش از اینکه شمشیر از نیام خارج کنند.

4

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.