بریده‌ای از کتاب مشعلی در برابر شب اثر صبا طاهر

بریدۀ کتاب

صفحۀ 56

«بمون» مرتب این را می‌گبود و من طوری به این کلمه چنگ می اندازم که انگار تکه چوبی در اقیانوسی پهناور است.

«بمون» مرتب این را می‌گبود و من طوری به این کلمه چنگ می اندازم که انگار تکه چوبی در اقیانوسی پهناور است.

46

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.