بریده‌ای از کتاب خسی در میقات: سفرنامه اثر جلال آل احمد

بریدۀ کتاب

صفحۀ 7

"یک‌بار به مکه شدم، خانهٔ مفرد دیدم. گفتم حج مقبول نیست. کی من سنگ‌ها از این جنس بسیار دیده‌ام. بار دیگر برفتم. خانه دیدم و خداوند خانه دیدم. گفتم کی هنوز حقیقت توحید نیست. بار سه دیگر برفتم. همه خداوند خانه دیدم و خانه نه. به سرّم فروخواندند (کی) یا بایزید اگر خود را ندیدی و همه عالم را بدیدی مشرک نبودی و چون همه عالم نبینی و خود را بینی مشرک باشی. آن‌گاه توبه کردم و از دیدن هستی خود نیز توبه کردم." کشف‌المحجوب، ص۱۳۴

"یک‌بار به مکه شدم، خانهٔ مفرد دیدم. گفتم حج مقبول نیست. کی من سنگ‌ها از این جنس بسیار دیده‌ام. بار دیگر برفتم. خانه دیدم و خداوند خانه دیدم. گفتم کی هنوز حقیقت توحید نیست. بار سه دیگر برفتم. همه خداوند خانه دیدم و خانه نه. به سرّم فروخواندند (کی) یا بایزید اگر خود را ندیدی و همه عالم را بدیدی مشرک نبودی و چون همه عالم نبینی و خود را بینی مشرک باشی. آن‌گاه توبه کردم و از دیدن هستی خود نیز توبه کردم." کشف‌المحجوب، ص۱۳۴

63

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.