بریدهای از کتاب بندها اثر دومنیکو استارنونه
1404/3/29
صفحۀ 22
مثال پله ها را میزنی. میگویی وقتی از پله ها بالا میرویم یک پا را میگذاریم، بعد پای دیگر را، درست همانجور که از بچگی یادمان دادهاند. میگویی ولی لذت قدمهای اول دیگر از بین رفته. میگویی همانطور که بزرگ میشدیم، الگویمان شد قدمهای پدران و مادرانمان، خواهر و برادرهای بزرگترمان؛ آدمهایی که بهشان وابسته بودیم. حالا پاهای ما براساس عادتهای اکتسابی حرکت میکنند. و آن دلهره و هیجان و شادمانی از برداشتن هر قدم، آن تجربهی ناب اولیه، از میان رفته. با این باور از پله بالا میرویم که خودمان حرکت پاهایمان را بلدیم، ولی قصیه از این قرار نیست؛ جماعت کوچکی بودهاند که ما را شکل دادهاند، همراه ما قدم به قدم بالا آمدهاند، و ثبات قدمهایمان صرفاً نتیجهی دنبالهروی از بقیه است.
مثال پله ها را میزنی. میگویی وقتی از پله ها بالا میرویم یک پا را میگذاریم، بعد پای دیگر را، درست همانجور که از بچگی یادمان دادهاند. میگویی ولی لذت قدمهای اول دیگر از بین رفته. میگویی همانطور که بزرگ میشدیم، الگویمان شد قدمهای پدران و مادرانمان، خواهر و برادرهای بزرگترمان؛ آدمهایی که بهشان وابسته بودیم. حالا پاهای ما براساس عادتهای اکتسابی حرکت میکنند. و آن دلهره و هیجان و شادمانی از برداشتن هر قدم، آن تجربهی ناب اولیه، از میان رفته. با این باور از پله بالا میرویم که خودمان حرکت پاهایمان را بلدیم، ولی قصیه از این قرار نیست؛ جماعت کوچکی بودهاند که ما را شکل دادهاند، همراه ما قدم به قدم بالا آمدهاند، و ثبات قدمهایمان صرفاً نتیجهی دنبالهروی از بقیه است.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.