بابا لنگ دراز عزیز
دیشب یک خواب خیلی مزخرف دیدم. خواب دیدم که داخل یک کتابفروشی رفتم و فروشنده کتاب جدیدی به نام زندگینامهی جودی آبوت را برایم آورده است. جلد کتاب از جنس پارچهی قرمز بود و عکس یتیمخانه جانگریر روی جلد آن بود. عکس من در صفحهی اول بود و زیر آن نوشته شده بود ارادتمند واقعی شما.
غزل رنجبر
16 ساعت پیش
0