بریدهای از کتاب شب های روشن اثر فیودور داستایفسکی
1403/11/15
صفحۀ 33
یه آدم خیالپرداز رویایی، خاکستر رویاهای گذشتهاش رو کنار میزنه بلکه جرقهای چیزی پیدا کنه و اونا رو فوت کنه تا آتیشی روشن کنه و باهاش قلب یخ زده شده رو گرم کنه تا اینجوری همه اون احساسات شیرین، احساساتی که قلبش رو قلقلک میده، خون رو توی رگهاش جاری میکنه، که باعث میشه اشکش در بیاد و احساساتی که خیلی شیک اونو فریب میده رو دوباره به دست بیاره.
یه آدم خیالپرداز رویایی، خاکستر رویاهای گذشتهاش رو کنار میزنه بلکه جرقهای چیزی پیدا کنه و اونا رو فوت کنه تا آتیشی روشن کنه و باهاش قلب یخ زده شده رو گرم کنه تا اینجوری همه اون احساسات شیرین، احساساتی که قلبش رو قلقلک میده، خون رو توی رگهاش جاری میکنه، که باعث میشه اشکش در بیاد و احساساتی که خیلی شیک اونو فریب میده رو دوباره به دست بیاره.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.