بریده‌ای از کتاب خواهرخوانده اثر جينيفر دانلي

بریدۀ کتاب

صفحۀ 245

ایزابل پرسید: «شما نمایشنامه‌نویسین قربان؟» مارکی گفت: «نه اصلاً، تا حالا خودکار رو هم روی کاغذ نذاشته‌ام. اما همیشه می‌رم سراغ انجام کاری که از پسش برنمی‌آم؛ چون اگه همچین کاری نکنم هیچ‌وقت توانایی انجامش رو به دست نمی‌آرم.»

ایزابل پرسید: «شما نمایشنامه‌نویسین قربان؟» مارکی گفت: «نه اصلاً، تا حالا خودکار رو هم روی کاغذ نذاشته‌ام. اما همیشه می‌رم سراغ انجام کاری که از پسش برنمی‌آم؛ چون اگه همچین کاری نکنم هیچ‌وقت توانایی انجامش رو به دست نمی‌آرم.»

18

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.